رد پای بارون...

...به نام خدایی که در این نزدیکیست

چه تنگنای سختی است!

یک انسان یا باید بماند

یا برود

واین هر دو

 اکنون برایم از معنی تهی شده است

و دریغ که راه سومی هم نیست!!

نوشته شده در چهار شنبه 30 شهريور 1390برچسب:, ساعت 12:46 توسط سپیده|

زخمی بر پهلویم است

و روزگار نمک میپاشد

و من بیقرارانه پیچ وتاب میخورم

و همه گمان میکنند

که من

سرخوش میرقصم...!!

نوشته شده در سه شنبه 29 شهريور 1390برچسب:, ساعت 17:35 توسط سپیده|

گاهی انقدر دلم پر است

که احساس پوچی میکنم

گاهی قلبم انقدر محکم میشکند

که صدایش را حتی با گذر زمان

هم نمیتوانم محو کنم

گاهی حرفم انقدر پیچیده میشود

که دیگران از ان ساده میگذرند

تحمل عشق هم گاهی واقعا

غیر ممکن میشود!!.........!!

                                *فائزه*

نوشته شده در دو شنبه 28 شهريور 1390برچسب:, ساعت 12:33 توسط سپیده|

موفقیت بدست اوردن چیزیست

که دوست داری

وخوشبختی دوست داشتن چیزیست

که بدست اورده ای!!

نوشته شده در شنبه 26 شهريور 1390برچسب:, ساعت 18:34 توسط سپیده|

 

سه چیز در زندگی پایدار نیست.

-رویا

-موفقیت

-شانس

سه چیز در زندگی قابل برگشت نیست

-زمان

-کلمات

-موقعیت

سه چیز در زندگی انسان را خراب میکند

-مواد مخدر

-غرور

-عصبانیت

سه چیز انسان ها را میسازد

-کار سخت

-صمیمیت

-تعهد

سه چیز در زندگی بسیار ارزشمند است

-عشق

-اعتماد به نفس

-دوستان

سه چیز در زندگی هرگز نباید از بین برود

-ارامش

-امید

-صداقت

                                               (ندا نصیری)

نوشته شده در جمعه 25 شهريور 1390برچسب:, ساعت 13:45 توسط سپیده|

 

من باور دارم....

که ما میتوانیم در یک لحظه کاری کنیم

که برای تمام عمر

قلب ما را به درد اورد

من باور دارم...

که صرفنظر از اینکه چقدر دلمان شکسته باشد

دنیا به خاطر غم وغصه ما

از حرکت باز نخواهد ایستاد!!

نوشته شده در چهار شنبه 23 شهريور 1390برچسب:, ساعت 22:3 توسط سپیده|

ببين ، هميشه خراشی است روی صورت احساس

هميشه چيزی ، انگار هوشياری خواب ،

به نرمی قدم مرگ می رسد از پشت

و روی شانه ما دست می گذارد

و ما حرارت انگشت های روشن او را

بسان سم گوارايی كنار حادثه سر می كشيم

(سهراب سپهری)
نوشته شده در سه شنبه 22 شهريور 1390برچسب:, ساعت 13:48 توسط سپیده|

kocholo.org --  كوچولو  

نوشته شده در سه شنبه 22 شهريور 1390برچسب:, ساعت 13:0 توسط سپیده|

وقتی تنها شدی

اگاه باش که خدا همه را بیرون فرستاده است

تا خودت باشی و خودش!!!

نوشته شده در دو شنبه 21 شهريور 1390برچسب:, ساعت 16:2 توسط سپیده|

در هزار توی زندگی

گاه راه را گم میکنم

سردرگم و پریشان

خسته و حتی نا امید می شوم

اما...

اما در پس این لحظات پر از تردید و بی ایمانی

ندایی درونی ،حضورت را یادآور می شود

و آنجاست که راه درست را می یابم 

قوی میشوم

محکم و صبور......

پیش به سوی آرامش...

 به سوی تو ....

و....

خود تو....


 

نوشته شده در دو شنبه 14 شهريور 1390برچسب:, ساعت 20:48 توسط سپیده|

منطق خدا فراتر از درک ماست

به این موضوع ایمان داشته باشیم

 

 

 

انگار روزی دیگر فرا رسیده است

اگر چشم هایت گشوده شدند

واگر میتوانی صادقانه لبخند بزنی

بدان که خداوند هنوز عاشق توست

 

 

 

هیچ کس مجبور نیست انسان بزرگی باشد

تنها انسان بودن کافیست!

نوشته شده در دو شنبه 14 شهريور 1390برچسب:, ساعت 20:23 توسط سپیده|

زندگی شیرینی لحظه هایمان را خورد

وما همچنان بحث میکردیم که نیمه خالی

لیوان چای را ببینیم

یا نیمه پر ان!!

نوشته شده در یک شنبه 13 شهريور 1390برچسب:, ساعت 17:22 توسط سپیده|

براي ديدن ادامه عكسها و دانلود روي اين عكس كليك كنيد

  قطعه متني بسيار زيبا درباره عشق از نظر جبران جليل جبران

عشق هديه اي نمي دهد مگر از گوهر ذات خويش.
و هديه اي نمي پذيرد مگر از گوهر ذات خويش.
عشق نه مالك است و نه مملوك.
زيرا عشق براي عشق كافي است


 

عشق

  آنگاه الميترا گفت:با ما از عشق سخن بگوي.

پيامبر سر بر آورد و نگاهي به مردم انداخت' و سكوت و آرامش مردم را فرا گرفته بود.سپس با صدايي ژرف و رسا گفت:

هر زمان كه عشق اشارتي به شما كرد در پي او بشتابيد'

هر چند راه او سخت و نا هموار باشد.

و هر زمان بالهاي عشق شما را در بر گرفت خود را به او بسپاريد'

و هر چند كه تيغهاي پنهان در بال و پرش ممكن است شما را مجروح كند.

و هر زمان كه عشق با شما سخن گويد او را باور كنيد.

هر چند دعوت او روياهاي شما راچون باد مغرب در هم كوبد و باغ شما را خزان كند.

زيرا عشق چنانكه شما را تاج بر سر مي نهد ' به صليب نيز ميكشد.

و چنانكه شما را مي روياند شاخ و برگ شما را هرس مي كند.

و چنانكه تا بلنداي درخت وجودتان بالا ميرود و ظريف ترين شاخه هاي شما را كه در آفتاب مي رقصند نوازش مي كند .

همچنين تا عميق ترين ريشه هاي شما پايين مي رود و آنها را كه به زمين چسبيده اند تكان مي دهد.

عشق شما را چون خوشه هاي گندم دسته مي كند.

آنگاه شما را به خرمن كوب از پرده ي خوشه بيرون مي آورد.

و سپس به غربال باد دانه را از كاه مي رهاند.

و به گردش آسياب مي سپارد تا آرد سپيد از آن بيرون آيد.

سپس شما را خمير مي كند تا نرم و انعطاف پذير شويد.

و بعد از آن شما را بر آتش مي نهد تا براي ضيافت مقدس خداوند نان مقدس شويد.

 

عشق با شما چنين رفتارها مي كند تا به اسرار قلب خود معرفت يابيد.و. بدين معرفت با قلب زندگي پيوند كنيد و جزيي از آن شويد.

 

اما اگر از ترس بلا و آزمون' تنها طالب آرامش و لذتهاي عشق باشيد '

 خوشتر آنكه عرياني خود بپوشانيد.

و از دم تيغ خرمن كوب عشق بگريزيد.

به دنيايي كه از گردش فصلها در آن نشاني نيست'

جايي كه شما مي خنديد اما تمامي خنده ي خود را بر لب نمي آوريد.

و مي گر ييد اما تمامي اشكهاي خود را فرو نمي ريزيد.

 

عشق  هديه اي نمي دهد مگر از گوهر ذات خويش.

و هديه اي نمي پذيرد مگر از گوهر ذات خويش.

عشق نه مالك است و نه مملوك.

زيرا عشق براي عشق كافي است.

 

وقتي كه عاشق مي شويد مگوييد:" خداوند در قلب من است." بلكه بگوييد " من در قلب خداوند جاي دارم."

 

و گمان مكنيد كه زمام عشق در دست شماست ' بلكه اين عشق است كه اگر شما را شايسته بيند حركت شما را هدايت مي كند.

 

عشق را هيچ آرزو نيست مگر آنكه به ذات خويش در رسد.

 

اما اگر شما عاشقيد و آرزويي مي جوييد'

آرزو كنيد كه ذوب شويد و همچون جويباري باشيد كه با شتاب مي رود و براي شب آواز مي خواند.

آرزو كنيد كه رنج بيش از حد مهربان بودن را تجربه كنيد.

آرزو كنيد كه زخم خورده ي فهم خود از عشق باشيد و خون شما به رغبت و شادي بر خاك ريزد.

آرزو كنيد سپيده دم بر خيزيد و بالهاي قلبتان را بگشاييد

و سپاس گوييد كه يك روز ديگر از حيات عشق به شما عطا شده است.

آرزو كنيد كه هنگام ظهر بياراميد و به وجد و هيجان عشق بيانديشيد.

آرزو كنيد كه شب هنگام به دلي حق شناس و پر سپاس به خانه باز آييد.

و به خواب رويد. با دعايي در دل براي معشوق و آوازي بر لب در ستايش او.
 

نوشته شده در سه شنبه 8 شهريور 1390برچسب:, ساعت 14:6 توسط سپیده|

kocholo.orgkocholo.org

نوشته شده در سه شنبه 8 شهريور 1390برچسب:, ساعت 14:4 توسط سپیده|

به خاطر عشق خدا خوب باشمو

خوب بمونم..........

......

یادمون باشه که خدا همیشه هست!

.....

نوشته شده در سه شنبه 8 شهريور 1390برچسب:, ساعت 13:45 توسط سپیده|

بیا لبخند بزنیم بدون انتظار پاسخی از دنیا

وبدان روزی انقدر شرمنده میشود که بجای

پاسخ لبخند  به تمام سازهایمان میرقصد

باور کن!!!

 

 

 

وقتی از چیزهایی که داریم لذت نمیبریم

بیا با نداشته هایمان امتحان کنیم

شاید حس بهتری به ما دست داد

کسی چه میداند!!

 

 

انگار روزی دیگر فرا رسیده است

اگر چشم هایت گشوده شدند

واگر میتوانی صادقانه لبخند بزنی

بدان که خداوند هنوز عاشق توست

نوشته شده در سه شنبه 8 شهريور 1390برچسب:, ساعت 13:31 توسط سپیده|


آخرين مطالب
» این منم....
» پاییز من.....
» دلتنگ تو میمونم.....
» بخند
» با اجازه خدا....
» بانو
» دلنوشته های میلاد تهرانی
» صبحی دیگر
» تحویل بهار....
» شروع دوباره........دوباره باید شد..
» پاییز...زمستان.

Design By : RoozGozar.com